نمایش موزیکال «الیور توئیست» روی صحنه می‌رود آثار منتخب تئاتر مردمی بچه‌های مسجد در مشهد به صحنه می‌روند + اسامی راه یافتگان نویسنده سوئیسی جایزه کتاب آلمان ۲۰۲۵ را از آن خود کرد «سعید مظفری» دوبلور پیشکسوت درگذشت + علت فوت سریال «شیش‌ماهه» مهران مدیری در مرحله تدوین قرار گرفت + تصاویر یادبود سینمای تقوایی در شبکه نمایش سینماگران سنتی در خطر! | صنعت سینما دیجیتالیزه می‌شود مهرجویی و تقوایی، هنرمندان فقید سینمای ایران در یک‌ قاب + عکس چرا گاهی آهنگ‌ها رهایمان نمی‌کنند؟ رسانه‌های هوشمند، روایت‌سازان تولید ملی زمان تشیع پیکر ناصر تقوایی مشخص شد صوت | آهنگ جدید علیرضا طلیسچی با نام «دریغ» منتشر شد + لینک دانلود و متن تئاتر پاییز در تماشاخانه هیلاج با پنج اثر از اشکان درویشی عکاسی که قلب غزه را به تصویر کشید آغاز دوره‌ای تازه در ساترا با معارفه مدیران جدید مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (چهارشنبه، ۲۳ مهر ۱۴۰۴) معرفی فهرست کوتاه جوایز فیلم اروپا برای سال ۲۰۲۶ ناصر تقوایی؛ فیلم‌سازی که به «سینمای مولف» در ایران معنا بخشید «خرگوش سیاه، خرگوش سفید»، فیلم جدید شهرام مکری، در راه سنگاپور پیام تسلیت لاریجانی در پی درگذشت «محمد کاسبی»
سرخط خبرها

آموزش داستان نویسی | گسل های آدمیزادی (بخش چهارم)

  • کد خبر: ۳۵۶۷۷۹
  • ۱۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۰
آموزش داستان نویسی | گسل های آدمیزادی  (بخش چهارم)
ابتدا کار‌های ترسناکی که شخصیت با سوژه هایش انجام داده را به نمایش بگذارید و، در ادامه، پس از تعلیق هولناکی که ایجاد کرده‌اید، به مرور، بروید سراغ گذشته اش و برسید به سلاخی سگ و گربه ها.

تا اینجای کار، از دو روش کلی برای ارائه گذشته شخصیت‌های پویا گفتیم. اگر یادداشت‌های قبلی را دنبال کرده باشید، می‌دانید که گفتیم شخصیت‌های پویا همان‌هایی هستند که در طول خط روایت تغییر می‌کنند؛ و، در ادامه، بحث ما به اینجا کشیده شد که، در بعضی روایت ها، مخاطب، به محض اینکه اولین بارقه‌های تغییر را در شخصیت می‌بیند، می‌تواند دست نویسنده را بخواند و حدس بزند که قرار است کاراکتر داستان تبدیل به فلان یا بهمان شود. نکته‌ای که می‌توان از بحث برداشت کرد این است که این دو روش کلی نقاط ضعف و قوتی دارند که به نویسنده می‌گوید برای یک کاراکتر این روش و برای کاراکتر دیگر آن روش را انتخاب کند.

برای مثال، فرض را بر این بگذاریم که نویسنده قصد داشته باشد، مثل ترومن کاپوتی، یک سوژه واقعی را برای داستان یا رمان برگزیند، مثلا کسی مانند جفری دامر (که به «آدم خوار میلواکی» ملقب بود). دامر یکی از ترسناک‌ترین پرونده‌های قتل زنجیره‌ای را برای اف بی آی به وجود آورد. برای آزردگی کمتر، سعی می‌کنم جزئیات روش‌های قتل او را ننویسم؛ همین قدر بگویم که کار او، در ابتدا، با حیوانات شروع شد: دامر بدن گربه‌ها و سگ‌ها را یک جور‌هایی تشریح می‌کرد.

آموزش داستان نویسی | گسل های آدمیزادی  (بخش چهارم)

کنجکاوی‌ها و میل او به این شیوه از سلاخی کاملا گویای این بود که یک قاتل تمام عیار از آن بشر بیرون می‌آید. اگر سوژه داستانی شما چنین پرونده‌ای باشد و شما از روش خطی برای ارائه شخصیت او استفاده کنید، کاملا مشخص است که تیرتان به سنگ می‌خورد، و آن چیزی که تصورش را دارید شکل نمی‌گیرد. برای همین، بهتر است از روش دوم، یعنی نمایش غیرخطی شخصیت، استفاده کنید.

مطابق این شیوه، می‌توانید ابتدا کار‌های ترسناکی که شخصیت با سوژه هایش انجام داده را به نمایش بگذارید و، در ادامه، پس از تعلیق هولناکی که ایجاد کرده‌اید، به مرور، بروید سراغ گذشته اش و برسید به سلاخی سگ و گربه ها. با انتخاب این فرم، ارائه گذشته شخصیت به مخاطب، آن چنان که در روش اول اتفاق می‌افتد، زننده نخواهد بود. این همان اتفاقی است که در ارائه شخصیت هانیبال لکتر افتاده است (اگرچه باید گفت که تامس هریس می‌توانست از شخصیت خیالی خودش گذشته‌ای بهتر بیرون بکشد و انتخاب‌های ظریف تری داشته باشد).

به هرحال، این فرض را برای این طرح کردیم که بدانید، اگر واقعیت و تاریخ شما را محدود کرد و امکان تغییر گذشته شخصیت را نداشتید، بهتر است از روش غیرخطی برای روایت خودتان استفاده کنید. این قضیه اهمیت فرم و شناخت آن را برای نویسنده‌ها نشان می‌دهد. شاید دنبال کردن پرونده‌های واقعی و مطالعه روان شناسیکِ چنین مواردی هم کمک کننده و هم کارآمد باشد. (تماشای سریال «شکارچی ذهن» را توصیه می‌کنم.)

اگر اصرار داشتید که برای نشان دادن چنین سوژه‌ای از روش خطی استفاده کنید، یک تبصره وجود دارد: می‌توانید از حرکت در عرض برای روایت استفاده کنید، یعنی تمام سرمایه خودتان را پای عنصر تعلیق نگذارید و گاهی هم تمرکز مخاطب را به وادی کیفیت رخداد‌ها بکشانید. این مبحثی است که بخشی از آن در یادداشت‌های قبلی طرح شده است و در بحث‌های بعدی با جزئیات بیشتری درباره آن صحبت خواهیم کرد.

با احترام عمیق و همیشگی، و کلاه ازسربرداشته، به فریدریش نیچه بزرگ، و پایان باشکوهش در شهر تورین.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->